خرید ست کالسکه دختر نازم
دیروز عصر به بابائی زنگ زدم نزدیک اذان بود همینجوری بهش گفتم موافقی کارت رو زودتر تعطیل کنی بریم سرویس کالسکه کریر دخترم رو بگیریم گفت بریم وقتی رسیدم دیدم دم در منتظر ما واستاده سریع سوار ماشین شد تو اون ترافیک و گرما و با وجود اینکه روزه داشت رفتیم فروشگاه و یک رنگ خوشگل سرویس انتخاب کردیم و منتظر موندیم تا یک سرویس خام از انبار آوردن و جلو خودمون بستنش اسکلت فلزی جدا بود و تمام قسمتهای پارچه ای جدا سر هم کردنش خیلی طول کشید و اذان رو گفتن و بابائی منتظر شد بلاخره وسایل رو تو ماشین گذاشتیم و راه افتادیم رفتیم خونمون من سریع لوازم افطار رو آماده کردم چون از افطار نیم ساعت گذشته بود و بابائی نشست با آرزوی سلامتی برای من و شما دختر نازم افطار کرد و سریع رفت تو اتاق شما تا وسائل جدیدت رو از پلاستیکها در بیاره و برات تو اتاقت بچینه هر چی که برات میخریم زودی میبره تو اتاقت و میچینه و هر بار میگه دیگه اتاق دخترم آماده هست کی باشه خودش رو تو اتاقش ببینم
کریر
روروئک
اینم ساک لوازمش