خرید سیسمونی با مامانی جون و خاله جونها

دختر قشنگم دیروز مامانی و خاله جونها با دخترهات پگاه جون و رها جون اومدن دنبال من و با همدیگه رفتیم بازار برای خرید سیسمونی من که خیلی خوشحال بودم و خیلی بهم خوش گذشت ولی خیلی دور زدیم میخاستیم بهترین خرید رو برای کوچولو نازم انجام بدیم خیلی راه رفتیم و خسته شدیم ولی اشکال نداشت ارزش داشت دختر قشنگم انشا الله  بعدا به سلامتی از وسائلت استفاده کنی از قدم خیر شما ما تونسته بودیم مغازه بخریم و بابائی قول داده بود هممون رو شام ببره بیرون بعد از خرید رفتیم خونه وسائلت رو گذاشتیم تو اتاقت و بابائی رو برداشتیم و رفتیم شام البته خاله مهین ما رو بردن برای خوردن کله پاچه البته خودشون هم حساب کردن خلاصه خیلی خوش گذشت کاش خودت هم کنارمون بودی گلم بیصبرانه منتظر اومدنت هستم

اینم عکسای خریدامون

روتختی خانم خانما مثل خودش ملوسه

یک سرویس خواب برا تو خونه یا مثلا بیرون

پوشک نوزادی و پودر صابون و محافظ کهنه برای جیگر طلا

خشک کن

جا دسمالی و سطل آشغال

سرویس قابلمه و سرویس غذاخوری آرکوپال

ظرف غذای بیرون

شیشه شور ، شانه برس، شیر دوش پمپی، شیر خوری کوچک و متوسط، ست ناخنگیر و قیچی، زنجیر پستانک، دماسنج اتاق، دندانگیر، مسواک معمولی و مسواک انگشتی، پستانک، درجه تب

فلاکس

حوله حمام

شورت دکمه دار

بالش شیر دهی و لیف حمام

ست حمام چیکو شامپو بدن ، شامپو سر، لوسیون بدن، دسمال مرطوب، کرم سوختگی، و پودر مایع ، و یک جفت پاپوش

دو تا سرهمی

تشک تعویض پوشک

یک ست 20 تیکه نوزادی و یک 5 تیکه سایز دو و یک 5 تیکه سایز 3 و چند تا تیکه در هم جدا خریدیم

چند تا اسباب بازی دیگه دختر خاله ها خریدن

آویز روی تخت

صندلی غذا

اینم ویترین خانم خانمها یکم چیدمش

پیش بند

این لباست رو دوست دارم چون اتفاقی با کفشت ست شد مامان جون

این گل مویی ها رو هم خاله شهناز زحمت کشیدن برات گرفتن

و بلخره دارو گیاهیات که بعد از اومدنت باید با هم بخوریم

اینم ظرفاشون که هنوز آماده نبودن بریزم تو ظرفای خودشون