کودک من دنیای من

هدیه بابا جون به من

1394/7/6 10:46
نویسنده : پریسا
418 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل مامان خیلی دوستت دارم الان که دارم این مطالب رو برات میزارم حسابی داری تو دلم میرقصی و من دارم لذت میبرم

دیشب اومدم دنبال بابا جونی که بریم یک تست دیگه ان اس تی هم بدیم و خیالمون تا سه شنبه راحت باشه وقتی اومدم بابائی حسابی مشغول کار بود و بلافاصله کارو جمع کرد و راه افتادیم رفت جلو فروشگاه تک فروشگاه کامپیوتر فروشها ایستاد و گفت من میرم یک فاکتور بگیرم و بر میگردم رفت و یکم طول کشید اومد دیدم یک بسته خوشگل دستشه که توش یک تبلت باحال با کیفیت عکس عالی بود بهم گفت بیا اینم هدیه من به مامان بچه هر چی دوست داری از دخترت عکس و فیلم بگیر گفتم برام هدیه گوشواره خریدی گفت باشه اینم عکسا و فیلماش باحاله خلاصه حسابی غافلگیر شدم عکساش رو میزارم

بعد از این رفتیم بیمارستان برا تست که تست اولتون به علت تکونهای زیاد شما خانم خانمها خراب شد باز بابایی رو فرستادن برا تهیه یک فیش دیگه و دوباره ازت تست گرفتن دفعه دوم دختر خوبی بودی و کمتر ول خوردی و نتیجه خوب بود خدا رو شکر و گفتن برو روز سه شنبه ناشتا بیا بیمارستان بعد از اون که خیالمون راحت شد با بابا جون رفتیم خرید برای مهمانهای این چند روز ظروف حبوبات رو پر کردیم و برنج و روغن همه چی خریدیم که هر کس اومد و پیشمون موند چیزی کم نیاریم  بابائی برای جلو دخترش گوسفند هماهنگ کرده که وقتی اومدی خونمون جلوت قربانی کنن امیدوارم سلامت بیای پیشمون دختر قشنگممحبت

پسندها (1)

نظرات (1)

آیدا
6 مهر 94 11:39
سلام عزیزم. انشاالله فردا به راحتی نی نی بیاد بغلت