کودک من دنیای من

اسباب کشی تو هفته 29

1394/5/15 19:52
نویسنده : پریسا
389 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل گلم  برات بگه قبل از اینکه باردار بشم کلی با باباجونی دنبال محل کار جدید گشتیم ولی خوب نمیشد که نمیشد ولی بعد از اومدن تو عزیز دل مامان قدمت سبک بود و پر از خیر و برکت برای ما بلاخره بعد از چند ماه گشتن دنبال یک دفتر کار کوچیک موفق شدیم یک جای شیک و شلوغ که موقعیت خیلی خوبی هم داره پیدا کنیم و بخریم بابا جونت الان درست دو هفته هست که مشغول شیک کردن دفتر کار منه مامانی جونم  در حالی که قرار بود طی 4 یا 5 روز آینده جابجا بشیم یکهو مالک مغازه اجاره ای گفت اگه امشب خالی کردین که هیچ اگه نه من میرم شهرستان و تا یک ماه دیگه نمیام ما هم برای اینکه پول رهن اینجا تا یک ماه دیگه دستش نمونه تصمصم گرفتیم وسائل رو ببریم از ساعت 4 عصر شروع کردم به جمع و جور کردن کمدها و قفسه ها اونم تو هفته 29 بارداری دست تنها خیلی خسته میشم دو تا کارتن پر میکنم دوباره میام میشینم خستگی در کنم هر چند ساعت هم بابات زنگ میزنه میگه چیز سنگین برنداری مراقب دخترم باش منم میگم باشه هوای دخترت رو دارم چیز سنگین برنمیدارم ولی از بس خم و راست شدم تمام بدنم درد میکنه خدا کنه به سلامتی زود جابجا بشیم و سرو سامان بگیریم اونوقته که خستگی از تنم بیرون میره از ته قلبم دوستت دارم و ازت مراقبت میکنم تو رو خدا سالم و سلامت بیا بغلمون مامانی بیصبرانه منتظر اومدنت هستم راستی بابایی داره تو دفتر جدید یک قسمت درست میکنه مخصوص استراحت دختر عزیزم اون قسمتی که قراره عزیز دلم هم اونجا بشه مثل بقیه دفتر شیک و خوشگلش کرد میخام اونجا رو فرش کنم و گهواره نانازم رو بیارم بزارم اونجا کنار خودم باشی من دلم نمیاد شما رو دست پرستار بسپارم دخترکم تا وقتی که خودت بفهمی و اگه کسی اذیتت کرد بیای بهم بگی پیش خودم هستی یکی یکدونه مامانمحبتبوس

پسندها (1)

نظرات (0)